توضیحات
بزرگ و فراگیر، از قصرهای پیراستهی آسفرید تا خاک طلا و جنگلهای بکر آدوریا را در بر میگیرد، دربار درخشان داستان آدلاید را روایت میکند، کنتسی آسفریدیایی که خود را به عنوان خدمتکارش جا میزند تا از ازدواجی ترتیب داده شده فرار کرده و زندگی تازهای را در آدوریا، دنیای جدید، آغاز کند اما برای اینکار باید به دربار درخشان ملحق شود.
دربار درخشان که هم یک آموزشگاه و هم یک بازرگانی مخاطرهآمیز است، برای این طراحی شده تا دخترهای فقیر را به بانوانی از طبقهی اعیان تبدیل کند که به نظر برسد برای ازدواج با افرادی قوی و ثروتمند در دنیای چدید مقدر شدهاند. آدلاید به طور طبیعی در آموزشهایش ازهمه پیشی میگیرد و حتی چند دوست هم پیدا میکند: تمسین، رختشوی سابق تندمزاج و میرا، پناهندهی سیرمینیکایی زیبا. آدلاید موفق میشود هویت واقعیاش را از همه به جز یک نفر مخفی نگه دارد: سدریک ثورن جالب توجه، پسر مالک ثروتمند دربار درخشان.
وقتی آدلاید پی میبرد سدریک هم راز خطرناک مختص به خودش را مخفی میکند، با هم نقشهای میچینند تا نهایت استفاده را از نیرنگ آدلاید ببرند. دیری نمیگذرد که پیچیدگیهایی پدید میآیند، نخست هنگام عبور از دریاهای خطرناک آسفرید به آدوریا و بعد وقتی آدلاید توجه فرمانداری قدرتمند را به خود جلب میکند. اما معلوم میشود هیچ پیچیدگی به هولناکی جاذبهی قوی نیست که بین آدلاید و سدریک میجوشد . جاذبهای که اگر بر طبق آن عمل شود، دربار درخشان را شوکه کرده و موجب میشود هر دویشان به سرزمینهایی برهوت و به شدت ناشناخته رانده شوند.