توضیحات
مجموعۀ «بیکران» گزیدهای از درخشانترین داستانهای کوتاه علمیتخیلی دو دهۀ اخیر است؛ آثاری که در چند صفحه جهانی کامل میسازند و با ایجاز و عمق، به بزرگترین پرسشهای انسان امروز یعنی هویت، عشق، فناپذیری و آینده میپردازند. کتاب با داستان «تخم» اثر اندی ویر آغاز میشود؛ داستانی کوتاه و فلسفی درباره یگانگی نوع بشر و چرخه حیات که میلیونها بار در جهان خوانده شده است. از همین نویسنده، «تصادفیسازی» ما را به دنیای ریاضیات و امنیت کوانتومی میبرد. آدرین چایکوفسکی در «منابع انسانی» آیندۀ کار را به طنزی تلخ بدل میکند؛ جایی که انسان و ماشین در هم میآمیزند و مرز انسانیت در خطر است. کن لیو با شاهکار احساسی «باغ وحش کاغذی» پیوند جادو، خانواده و فرهنگ را میکاود؛ داستانی که همزمان برندۀ سه جایزۀ هوگو، نبیولا و لوکوس شد. سپس او و کارولین یواکیم در «اگر یک درخت دیجیتالی بیفتد» از حافظه، داده و هویت در جهانی غرق در فناوری سخن میگویند. تد چیانگ با «بازدم» و «سکوت بزرگ» به ژرفترین تأملات علمیفلسفی انسان میپردازد و نشان میدهد که حتی سکوت میتواند حامل آگاهی باشد. استیون کینگ در «صفحۀ سرخ» وحشت را از سایۀ هیولاها به قلب سیاست و جامعه میآورد. الیزابت بِر با «مرز کشند» رابطه میان رباتی آسیبدیده و انسانی تنها را به استعارهای از امید بدل میکند. آلیت دو بودار در «غوطهوری» از استعمار دیجیتال و سلطه فرهنگی میگوید و ربکا رونهورس در «به تجربه اصیل سرخپوستی خود خوش آمدید» مصرف فرهنگی و کالاییشدن هویت را با زبانی تند نقد میکند. در گفتوگویی میان نسلها، اورسولا لو گویین با «آنها که از املاس میروند» و ایزابل کیم با بازآفرینی خشمآلودش «چرا بچۀ توی دخمه املاس را نکشیم؟» وجدان و عدالت را از دو نگاه متفاوت بازمیسازند. چارلی جین اندرس در «شش ماه، سه روز» عشق و پیشگویی آینده را در هم میآمیزد، ورونیکا راث در «آرک» از امید در آستانۀ آخرالزمان میگوید و سامانتا میلز با «آزمایش خرگوش» از کابوس آزادی و کنترل در آیندهای بیرحم پرده برمیدارد. این نویسندگان (که هر یک برندۀ جوایز بزرگی چون هوگو، نبیولا و لوکِس هستند) چهرههایی گوناگون از انسان معاصر و آیندهاش ترسیم میکنند. «بیکران» نه فقط مجموعهای از داستانهای کوتاه، که سفری است میان تاریکی و روشنایی، میان اکنون و فردا؛ یادآوری اینکه تخیل علمی، پیش از آنکه روایت آینده باشد، جستوجویی است برای معنای انسانبودن.






