توضیحات
رمانی جذاب و الهامبخش بر اساس داستان واقعی یوهانا بونگر، همسرِ برادر ونسان ونگوگ
«زندگی پنهان آفتابگردانها» روایت داستانی تاریخی از زندگی یوهانا ونگوگ را با روایتی معاصر از زندگی امسلی ویلسون کنارِ هم قرار داده است. زندگی و چالشهای هر دو زن، خواندنی، غیرمنتظره و الهامبخش است. هردو، قدرت خود را در زندگی مییابند و در برابر شکستها و موانع، ارادهای برای ادامه پیدا میکنند. تأکید بر مضامینی چون تکیه بر خانواده و دوستان در زمان دشواری، برگزیدن امید میان چالشها و ناامیدی و انجام درستترین کار در لحظه، لذت خواندن این اثر را دوچندان میکند.
امسلی ویلسون، حراجچی هالیوود، علاوه بر خانهای در نیویورک که از مادربزرگ به او رسیده، دفتر خاطراتی از او مییابد که تک تک صفحاتش پر از شگفتیست. اولین شگفتی این است که این دفتر خاطرات متعلق به مادربزرگش نیست. این دفتر متعلق به یوهانا بونگر، همسرِ برادرِ ونسان ونگوگ است . یوهانا، آثار ونسان ونگوگ را به ارث برده بود. آنها تنها دارایی او بودند و هیچ ارزشی نداشتند. او یک بیوه ۲۸ ساله با یک نوزاد در دههٔ ۱۸۰۰ بود، بدون هیچ منبع درآمدی و در پاریس زندگی میکرد و با تمام سختیها توانست میراث ونسان را به جهان معرفی کند.
این الهامبخشی درست هنگام شکست در کسبوکار، حضور یک عشق غیرمنتظره در زندگی و زمانی اتفاق افتاد که رازهای خانوادگی در حال فاش شدن بود. آیا او میتواند پاسخهای خود را در گذشته بیابد؟