توضیحات
پندراگن باید بازی کند… کوییلن قلمرویی است در آستانه نابودی. مردم کوییلن هیچ تسلطی بر زندگی شان ندارند و باید هر روز با تمام قوا تلاش کنند و جان بکنند تا زنده بمانند. تنها چاره آنها برای داشتن زندگی بهتر آن است که در بازیهای کوییلن شرکت کنند. بازیهای کوییلن آمیزه ای است از ورزش و مبارزه، و برگزار کننده هایش دو بازی گردان عجیب هستند به نامهای ویگو و لابرژ. این دو نفر برای سرگرمی و تفریح و البته کسب پول، مردم کوییلن را مجبور می کنند وارد مسابقات شان شوند؛ مسابقاتی که هم در آنها نبردهای تن به تن هست و هم کارهایی چنان دشوار که به نظر غیرممکن می رسند و هم رقابت با «دستگاه» هایی بسیار باهوش و مرگبار. پیروزی در این بازیها یعنی داشتن زندگی شاهانه. باختن یعنی مرگ. بابی پندراگن بر روی قلمروی کوییلن در چنین وضعیت خطرناک و مرگباری گیر افتاده. به سرعت می فهمد تنها راه نجات قلمرو کوییلن این است که ویگو و لابرژ را در بازیهای خودشان شکست بدهد و کاخ ترسناک پر از «بازی» شان را ویران کند. اما بابی ممکن است چیزهای بیشتری در این بین از دست بدهد، اگر ببازد، قطعا می میرد. اگر ببرد، جایزه پیروزی اش آن است که حقیقت را درباره «مسافر»ها می فهمد. کتاب بازی های کوییلن بدون شک هیجان انگیزترین و شوک آورترین داستان مجموعه ماجراجویی های پندراگن است. از همه مهمتر آن که برای اولین بار در این مجموعه، بابی پندراگن کاملا تنهاست.