توضیحات
کشور کوچک و ثروتمندی به نام کورنوکوپیا، تمام ثروت و شهرتش را مدیون انواع غذاهای بینظیر و شیرینیهای لطیف و خوشطعمش بود، اما حتی در این کشور شاد و خوشبخت نیز سایهی هیولایی سنگینی میکرد. در افسانهها آمده بود که موجود ترسناکی به نام ایکهباگ در مارشلند، واقع در دورترین نقطهی شمالی کشور، زندگی میکند. عدهای میگفتند آتشیننفس است، نیش زهرآگین دارد و غرشکنان گوسفندان و بچههای گمشده را با خود میبرد. برخی نیز میگفتند افسانهای بیش نیست. اما وقتی این افسانه به واقعیت پیوست و هراس و وحشت سراسر کشور را فراگرفت، چند نوجوان برای کشف معمای این هیولا سفر پرخطری را آغاز کردند و…