توضیحات
یک کودک گمشده، یک پدر ناامید و یک سفر در جهنمی به نام تیمارستان. یک سال پیش، در یک شب سرد و برفی مکس برگهوف کوچولو ناپدید شد. فقط مجرم میداند چه اتفاقی برای او افتاده است. اما او در بخش قرنطینهی فوق امنیتی آسایشگاه روانی اشتاین، زندانی است و در این مورد سکوت مطلق اختیار کرده و تحت هیچ شرایطی حاضر به حرف زدن نیست. پدر مکس برای درک حقیقت و دستیابی به آن تنها یک راه دارد: باید خودش زندانی شود.