توضیحات
پیتر، لولا، بلاسم، ابیگل، اولیور. پنج نفر شانزده ساله. همه یتیم و همه ساکن یتیم خانه های دولتی. تا آن که روزی آن ها را به جایی می برند که نه بیمارستان است و نه زندان، نه شبیه به هیچ جای دیگری. در این مکان غریب، نه دیواری در کار است و نه سقفی و نه کفی: فقط و فقط پله هایی که تا ابد ادامه دارند؛ به علاوه دستگاهی که انگار می خواهد به آنها چیزی یاد بدهد.